امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Public Servant

ˈpəblɪkˈsɜːrvənt ˈpʌblɪkˈsɜːvənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
مستخدم دولت، خادم ملت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد public servant

  1. noun government employee or appointee
    Synonyms: civil servant, elected official, government worker, officeholder, official, public employee, public official

ارجاع به لغت public servant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «public servant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/public servant

لغات نزدیک public servant

پیشنهاد بهبود معانی